سلام

امروز روز سختی بود

خیلی جاها رفتم واسه فروش ولی حاصلی نداشت

مسخرم کردن.اذیتم کردن

دقیقا تکی اوج گرما میخواستم یه گوشه بشینم و گریه کنم

هم تنها.هم خودم

اگه بگم روز بدی بود ؛بی راه نگفتم

سرشب باز یه اتفاقی افتاد که تلنگر اینکه باید شاکر باشم رو دریافت کردم

امروز حجت کاظمی دوستم رو دیدم کلی مسخرم کرد و کلاس ماشین و راحت بودنش رو داد

و شب زیارتی امام حسین

آقا جان از طرف مور به سلیمان زمان سلام


فردا میخوام برم دعای ندبه سیدمهدی میرداماد


قوی بودن سخت نیست بلد بودن میخواد

که من دارم یاد میگیرم خخخ

اصلا کسی این مطالب رو میخونه ب نظرت؟؟؟!

شب بخیر


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها