سلام

شب تولد امام رضاست

اما دل من ناآروم ترینه

تنهای تنها

امشب رفتم هیات و توی مراسم مولودی برای دل غم زده خودم گریه کردم

ولی باز دلم داغونه

انگار با هر باد دلم ت میخوره

دلتنگی گاهی نفس رو توی سینم حبس میکنه

هنوز با آهنگ های قدیمی و یا غمگین بی هوا دل من می پاشه از هم.

رفتم داروخانه-!

امروز رفتیم واسه فروش و بد نبود

خیلی کلافه ام

خیلی دلم میخواد مسیری و دری برام باز بشه

سرده.حال دلمو میگمسرد و تاریکه

خیلی دیرهچرا خواب نمیرم.

بیخیال.قورت بده این بغض لعنتی.نفسم حبس میشه گاهی.

آقا تولدت مبارک

بقیه اش؛ بماند بین من و شما


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها